تو را مي بيند
وقتي چشم هايش را مي بندد
و
برايت
تنبور مي نوازد.
او هر روز صبح
وقتي خورشيد از پشت
کوه هاي بلند
بالا مي آيد
تو را
بر فراز
مي بيند
تو را
ايستاده
مي بيند
همانگونه که می خواهد
همانگونه که هستی.
وقتي چشم هايش را مي بندد
و
برايت
تنبور مي نوازد.
او هر روز صبح
وقتي خورشيد از پشت
کوه هاي بلند
بالا مي آيد
تو را
بر فراز
مي بيند
تو را
ايستاده
مي بيند
همانگونه که می خواهد
همانگونه که هستی.