dimanche, octobre 17, 2010
بی قرار می شوم
دلم می گیرد
و
چشم هایم
آرام آرام
می بارند.
این اشکها
بخاطر توست،
اما
نه.
دروغ می گویم
من
برای خودم بارانی می شوم.
samedi, octobre 09, 2010
دلم برای
شبهای کمی خنک پاییز
تنگ شده بود
و
برای
بوی باران
و
برای شنیدن آوای
رها شدن قطرههایش
روی تن
برگهای نیمه خشک
و
برای
خود پاییز
... .
dimanche, octobre 03, 2010
صدایت صدای همیشگی نسیت
شاید هست
و
من دیگر گوشهایم
صدای همیشگی ات را نمی شنوند.
حتما اشتباه می کنم،
تو هنوز به مهربانی همیشهای.
Articles plus récents
Articles plus anciens
Accueil
Inscription à :
Articles (Atom)